کابالیسم و ابلیسک های دجال، فراماسونری و مدرنیسم

دانلود همه چیز

اراده از آن مرد کور نیرومندی است که بر دوش خود مرد شل بینایی را می برد تا او را رهبری کند.

کابالیسم و ابلیسک های دجال، فراماسونری و مدرنیسم

 

 
کابالیسم و ابلیسک های دجال، فراماسونری و مدرنیسم

 ارسال شده در تاریخ سه شنبه، 7 تیر، 1390    شاخه: سیاسی    تعداد بازدید: 1451
 

کابالیسم و ابلیسک های دجال، فراماسونری و مدرنیسم در طول اعصار متمادی از عصر قابیل تا یک دهه اخیر سیطره حضور و بروز قابالیسم (دجال یا کابالیسم یا فراماسونری) در ورای یک راز اسرار آمیز پنهان بود.

اکنون پرسش این است: آیا قابالیسم بنابر ضرورت تاریخی و تقدیری ناگزیر، از پس پرده برون افتاد و یا این خود تدبیری است استراتژیک در راستای دوام و استمرار بقا خویش؟ تدبیری که می توان از آن با عنوان آلتر ناتیو اتاق فکر قابالیسم در برابر ضرورت تقدیر پایان یاد نمود.
 به عبارت دیگر: چرا قابالیسم بر خلاف اعصار گذشته به صورت غیر متعارفی در صدد بر ملا ساختن هویت درونی و ماهیت ناگشوده خود و ستر "عورت" خویش در نماد ستون های سنگی عظیم "ابلیسک" (Obelisk) است. ستون های سنگی عظیمی که در میادین دهکده جهانی به عنوان نماد آلت تناسلی نرینگی شیطان (سکس) مورد تحیر و ستایش عابرین است. آیا خود به افشای سناریو و ایفای نقش تمام عیار هالیوودی خود در صحنه گردانی و کارگردانی جهان می پردازد؟ سناریوی جدیدی که اتاق فکر کابالا بر آن تاکید و در تسریع آن سماجت و در نمایش علنی آن در پرده عریض و  در صحنه وسیع جهان ترغیب و تشویق نیز می نماید.

وکیل مدافع شیطان با بازی آلپاچینو، کنستانتین، طالع نحس و حتی بر پایی محافلی از این دست برای مباحث به اصطلاح نقد و تحلیل کابالیسم بر این بدگمانی می افزاید که گویا کابالیسم خود زمینه برپایی چنین محافلی را ترغیب می نماید. به عبارت دیگر فراهم ساختن شرایطی که تحت آن شرایط زمین از آن شیطان خواهد بود. و ممکن است یکی از شرایط معکوس که نتیجه مطلوب را در این بازی زیرکانه ایفا می نماید بسط و شرح کابالیسم و از عمق به سطح آوردن و از خواب بیدار نمودن دیو سیاه قصه تلخ تاریخ باشد.با این حال ما معتقدیم که تقدیر (زمان و ساعت) قابالیسم رو به اتمام است و این "اتاق فکر" که تا کنون به سرنوشت جهان جهت بخشیده است رو به احتضار است و به پایان تاریخ خود رسیده است. و نمود عینی و ظهور گسترده و حضور علنی آن چیزی بیش از آن تکانه های رو به احتضار کابالیسم نیست.

تفکری که زمانی جزو اسرار مخوف و راز های مبهم و سر بسته که صرفا در لژهای فراماسونری و در حلقه سران کشورها می توان آنرا سراغ گرفت، اکنون در سطح عوام و توده مردم به روز مره گی و پیش پا افتادگی و ژور نالیستی روی نهاده است که از شدت ظهور، و کثرت حضور به میانمایگی و تهی پایگی می زند.
و این یعنی واپاشیدگی عظمت وهمناک قابالیسم و پایان تاریخ اسرار آمیز و اشرافیت فراماسونری . چیری که دقیقا مدرنیسم عارض آن است و پست مدرنیسم در صدد بیان و توصیف همین واقعیت است. ( این چیزی است که دقیقا یک دهه پیش من آنرا در کتاب "پایان تاریخ" سقوط غرب و آغاز عصر سوم، آورده ام). 
اما این از سوی دیگر نمود موفق و گسترده و همه گیر حضور و بروز دجال (کابالیسم، فراماسونری و مدرنیسم) در گستره جهانی است. هرچند به نظر می رسد این رشد نیلوفری در پاییز رو به خزان کابالیسم نشان از عمر کوتاه و رو به احتضار دجال است.
تدبیر انفعالی و آلتر ناتیو ابداعی دجال (اهریمن) در برابر تقدیر ضروری پایان، منجر به فرافکنی نهانی ترین اسرار وهمناک خود در عرصه جهانی گردید. شیطان از معابد پنهان و از لژهای مخوف فراماسونرها سر به بیرون نهاد تا رسالت جهانی خود را در این پایان و عمر کوتاه خود با وضوح تمام عیار به انجام رساند. هیچ دوره ای به مثابه عصر فتوریسم و آخر الزمان نبوده است که شیطان با این وضوح و بداهت به ایفای نقش خود بپردازد.
حضور علنی و عینی شیطان در ضرورت حیات انسانی از شدت  و کثرت وضوح به امری بدیهی و سهل الوصول روی نهاده است که دیگر نه تنها امری منفی و عنصری مخوف به حساب نمی آید، بلکه چندان با زندگی روزمره در هم اکنون عجین و در هم گردیده است که از شدت وضوح به نامرئی و از این روی نیز به ناچیزی می زند.
  در واقع  این تدبیر برای گریز از تقدیر و ضرورت پایان به نوعی با تغییر استراتژی کابالیسم برای به رسمیت بخشیدن به حضور ملموس شخص شیطان در واقعیت عینی حیات است.
اکنون که شیطان از هاله انتزاعی به امری انضمامی و از عنصری مخوف به عنصری حیاتی روی نهاده است، آنچه و آنکس در برابر شیطان قرار می گیرد و بر او می شورد، خود عنصری مخوف و شیطانی است که می خواهد شرایط مطلوب کنونی را برهم زند. و در راستای آینده ای فرضی (متعالی) و مبهم و ناموجود (متافیزیک) دنیای غریزه و شهوت اشتها را مطرود سازد. "تروریسم" یکی از واژه های ابداعی شیطانی دهان پرکنی است که در این راستا اتفاقا خوب به کار آمده است.
شیطان با حضور عینی و ملموس و با وسوسه به تناول از درخت ممنوعه و  ریختن ستر عورتین (سکس)، از زمان آدم و در نماد قابیل در برابر هابیل، قابیلیان را تحت عناوین و نحله های مختلف فکری دجال، قابالیسم، فراماسونری و مدرنیسم مدیریت و تا عصر حاضر استمرار بخشیده است.
تا چندی پیش فرهنگ و باور کلی جامعه جهانی از شیطان تصوری انتزاعی داشت و از وجود او به عنوان یک مفهوم منفی ذهنی و وسوسه درونی و نفسانی (نفس اماره) یاد می کرد.
اما اکنون نه تنها حضور عینی او را به عنوان یک واقعیت ملموس پذیرفته است بلکه از پیکره عظیم آلت تناسلی نرینگی شیطان با تاجی از عزت و افتخار در میادین بزرگ دهکده جهانی تمجید و پرده داری می شود.
براستی در این یک دهه چه حادثه ای روی داده است و اساسا چرا جامعه جهانی حضور ملموس شیطان و ظهور علنی و عینی ابلیس در بطن و متن جامعه کنونی را به عنوان بخش اعظمی از جهت بخشی روند تاریخ و زندگانی خویش تحت عنوان قابالیسم پذیرفته است؟
جشن تولد شیطان و حضور علنی و ملموس او در یکی از بزرگ ترین میادین دهکده جهانی در

واقعه عظیم 11 سپتامر برگزار گردید. ابلیسک ها و آلت تناسلی نرینگی شیطان بر فراز مرتفع ترین اماکن دهکده جهانی مستقر گردید. جشن ازدواج فردی و گروهی همجنس بازان، و اخیرا آخرین و نهایی ترین تیر خلاص به مفهوم انسانیت با زمزمه صدور مجوز رسمی برای ازدواج با محارم صادر گردید.
با این وصف آیا سزاوار نیست حتی شیطان در سوگ انسانیت به سوگ نشیند !!


>

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:مقاله ,علمی,فرهنگی,اجتماعی,آموزشی,سیاسی, کابالیسم و ابلیسک های دجال, فراماسونری و مدرنیسم,

] [ 13:45 ] [ علی ]

[ ]