روانشناسی عصبانيت در نوجوانان

دانلود همه چیز

اراده از آن مرد کور نیرومندی است که بر دوش خود مرد شل بینایی را می برد تا او را رهبری کند.

روانشناسی عصبانيت در نوجوانان
روانشناسی عصبانيت در نوجوانان

بلوغ دوره اي حد فاصل ميان کودکي مي باشد که حد و مرز و همچنين طول مدت آن مشخص نيست و بسته به افراد جوامع گوناگون متغير است شروع آن را که با بلوغ جنسي همراه است با قاطعيت بيشتري مي توان تعيين کرد اما از آنجا که نظام هاي فرهنگي کشورها گوناگون هستند مقياس هاي عمومي و مشترک براي تعيين حد پايان آن وجود ندارد بنابراين طول مدت نوجواني در جوامع گوناگون يکسان نيست و به طور کلي با در نظر گرفتن دوران پيش از بلوغ که طي آن رشد سرعت نسبي بيشتري مي يابد و دوره بيش از کمال عقلي که رسيدن به آستانه بزرگسالي است ميتوان حدود ۱۲تا ۱۸ سالگي را دوره نوجواني ناميد .

از خداوند مي خواهم با عنايت خاصه خويش ما را مورد لطف قرار داده و توفيق شناخت بيشتر نوجوانان وجوانان را به ما ارزاني دارد ما مادران و همه کساني که در آينده قرار است مادر باشند اين وظيفه را به خوبي ايفا کنند و نوجوانان و جوانان خود را در راستاي اهداف اسلامي و خلق و خويي نيک راهنمايي نمايند
هدايت پذيري در نوجواني و جواني   
امام علي عليه السلام در کتاب نهج البلاغه قلب نوجوان را به زمين بکر و دست نخورده تشبيه کرده که آماده کشت است و هر بذري که در آن افشانده شود به خوبي پذيرفته مي شود ودر خود بار مي آورد
همين پذيرش در قلب و روح نوجوان است که لزوم توجه بيشتري به هدايت نوجوانان را اثبات مي نمايد تا آنکه حداکثر سعي وتلاش خود را در هدايت کردن نوجوانان به کار گيريم .
رسول اکرم در اين باره مي فرمايند : به شماها درباره نوجوانان به نيکي سفارش مي کنم زيرا آنها دلي رقيقتر و قلبي فضيلت پذير دارند و مبناي اين فضيلت پذيري را الهي مي داند ودر موقعي اعلام مي نمايد که پيران از دعوت پيامبران سرباز مي زنند حال اين فضيلت پذيري و دقت قلب در جوانان ما به چشم مي خورد بايد علومي را به او بياموزيم که به زندگي او معنا دهد و سعادت او را تامين کند .
آنچه که از مطالب فوق برداشت مي شود موقعيت برتر يک جوان و نوجوان در برخورداري از مواهب الهي در جهت سازندگي اوست  و بايد جوانان را آگاه نمود تا وقف کامل به اين امور داشته باشد و زمينه پرورش چنين سعادتي بايد توسط بزرگسالان در اختيار نوجوان قرار گيرد تا بتواند بهره کافي از اوقات خوش عمر خود داشته پايه هاي معنويتها و سازندگي روحش بر مبناي چنين حرکت حيات بخش قرار دهد قال رسول الله : « ان لربکم في ايام دهرکم نفخات الا فتعر ضوالها»
در ايام زندگي شما لحظاتي فرا مي رسد که در معرض نسيم حيات بخش الهي قرار مي گيريد و فرصت مناسبي بدست مي آوريد بکوشيد که از آن فرصت ها استفاده کنيد وخويش را در مسير فيض الهي قرار دهيد .
رسول اکرم بعضي از کودکان را ديد فرمود واي بر فرزندان آخر زمان از پدرانشان  عرض شد يا رسول الله از پدران مشرک آنها فرمود نه از پدران مسلمانشان که هيچ چيز از فرائض را به آنان نمي آموزند و اگر فرزندان پاره اي از مسائل ديني را فراگيرند آنها را از اين وظيفه مقدس باز مي دارند وتنها به اين قانع هستند که متاع ناچيز را از دنيا به دست مي آورند .
بسياري از نوجوانان وجوانان بعلت تربيت هاي نادرست پدران ، مادران و مربيان و همچنين به سبب فساد اخلاقی اجتماع از صراط مستقيم خارج شده و عملا به تمام مقررات انساني پشت پا زده اند اينان فرصت گرانبهاي جواني را به ناداني و بوالهوسي از دست مي دهند کسي هم نتوانسته با تذکرات دلسوزانه خود آنها را بدرقه اين راه پر خطر نموده و آنان را هدايت نمايد . اولياء محترمي که تربيت جوانان و نوجوانان را به عهده دارند خواهان سعادت و خوشبختي فرزندان خود هستند لازم است موارد ذيل را همواره به خاطر داشته و مبناي برنامه ريزي هاي تربيتي خويش قرار دهند :
۱ – دوران نوجواني وجواني يکی از بهترين و پر ارج ترين فرصتهاي ثمر بخش در طول زندگي بشر است .
 ۲-استفاده از فرصت نوجواني و جواني و تلاش در راه بهره برداري از آن شرط اساسي کاميابي وموفقيت آدمي است .
۳- خوشبختي و بدبختي هر انسان در ايام نوجواني و جواني اش پي ريزي مي شود کساني از اين فرصت به خوبي استفاده مي کنند مي توانند با اين عمل زمينه سعادت خود را براي تمام زندگي فراهم آورن .
۴ – بر سر راه زندگي موانع زيادي وجود دارند که استفاده از فرصت هاي گرانبهاي نوجواني و جواني سد مي نمايد اولياء و مربيان محترم بايد به اين مهم توجه داشته سهمي در برطرف کردن موانع ساسي رشد داشته باشند و براي آنکه نوجوانان و جوانان تا اندازه اي از اين موانع آگاه شوند و راه برطرف کردن آنها را بياموزند بايد آنها را با اين موانع آشنا ساخت
معرفي فرد مورد نظر
فرد مورد نظر نوجوان ۱۳ ساله اي است که هنگام عصبانيت کارهاي متفاوتي انجام مي دهد. و من به عنوان مادر سعي در کنترل اختيارهاي ناهنجار و ارائه رفتارهاي هنجار دارم . اين نوجوان ۱۳ ساله به محض عصبانيت فريادهاي بلند مي زند وقتي احساس مي کند فريادهاي بلند او تاثير ندارد و نمي تواند عصبانيت خود را تخليه کند سعي مي کند با گريه آن چيز را که مي خواهد بيان کند وقتي ديگران سعي مي کنند با او در آن حالت صحبت کنند او از حرفهاي ديگران يک برداشت منفي مي کند و آن را به خود نسبت مي دهد و هنگامي که من به عنوان مادر مي خواهم چند دقيقه اي با او رابطه برقرار کنم تا او به اشتباه خود پي ببرد احساس مي کند که من او را مورد بي مهري خود قرار دارده ام .
در عين حال من متوجه مي شوم که او از رفتارخود پشيمان است وسعي مي کند تا اين پشيماني را با رفتار خود و يا کلام خود به ديگران بيان کند . بعد از تمام اين موارد او خواهري  کوچکتر از خود دارد که در ميان تمام اين رفتارها بي نصيب نمي ماند اين نوجوان ۱۳ ساله گاهي اوقات به او نيز آزار مي رساند  در حالي که در زمان عادي بسيار او را دوست دارد و با او رابطه خوب برقرار کرده است اما هنگام عصبانيت سعي مي کند مشکلاتش رابه او نسبت بدهد .
اثرات تغيير بدني در نوجواني
در اوايل دوره نوجواني سرعت رشد باعث مي شود که غالبا در خود خستگي و سستي احساس کند به بازي بي ميل شود اشتها را از دست مي دهد وگاهي در عده احساس درد کرده حالت عصباني پيدا مي کند . دائما مضطرب مي باشد و از سردرد و به هم خوردن ضربان قلب شکايت مي کند همين امر موجب مي شود که عده کمي از نوجوانان در اين مرحله خود را بيمار مي پندارند و به پزشک مراجعه مي کنند اين گونه بيماري ها که نوجوانان از آن شکايت دارند بيماري هاي خيالي ناميده مي شود و نوجوانان اين حالت را همچون سپرهاي دفاعي قرار مي دهند تا از مسئوليت ها بخصوص مسئوليت هاي درسي بگريزند.
در اين مرحله تعادل نوجوان بهم مي خورد و گفتار نوجوان چندان موافق ميل والدين نمي باشد در اين موقع خطاي محض است که والدين يا مربيان کارهاي دقيقي به نوجوانان محّول کنند .
نوجوان در سالهاي اوليه رشد احتياج به مراقبت و توجه ويژه والدين دارد  و هميشه از ايشان انتظار دارد که تمجيد و تحسين درباره خود ديده وبه ابزار محبت از طرف ديگران بيشتر مايل مي شود لذا بعضي از روانشناسان مي گويند فرد در اين مرحله به يک بيمار شباهت دارد و به يک پرستاري دقيق مطلع و مهربان نياز دارد زيرا کوچکترين بي توجهي و غفلت ممکن است موجب انحراف نوجوان شود .
وظايف مربيان و معلمان  
۱- کودکان را قبل از ورود به مرحله حساس نوجواني به تغييرات بدني و آثار آن آگاه سازيد و اطلاعات لازم را نسبت به رشد و تغييرات بدني و گرفتاري هاي که در اثر بي احتياطي و ناداني ممکن است ايجاد شود در اختيار آنان بگذاريد سولات مربوط به جنسيت پاسخهاي درست و منطقي را ايجاب مي کند سعي کنيد آموزش مناسبي را به طور غير مستقيم در اختيار آنان بگذاريد دقت کنيد نوع آموزش تحريک کننده و حتي آموزش دهنده انحرافات نباشد .
۲- با کمال مهر و محبت با آنان رفتار کنيد تا بتواند اعتماد خود رادر نزد آنان جلب کرده و در حل مشکلات رواني ايشان را هدايت و راهنماي نمايد .
۳- نوجوانان را رهنمايي کنيد تا به ميل خود فعاليت تربيتي گوناگون را دنبال نمايد سعي کنيد اوقات فراغت آنها صرف امور مثبت گردد تخيل درباره تغييرات بدني خود و توجه به ارضاي ميل جنسي از طريق نکوهيده را از بين ببريد .
۴- به علت ناکافي بودن استراحت نوجوان در اين دوره و مناسب نبودن رژيم غذايي از هر فرصت استفاده نماييد بر ضرورت سلامتي کامل تاکيد کنيد تاثير رژيم غذائي خوراکيها ميزان مورد نياز خواب را در شادابي و طراوت نوجوان يادآور شويد .
۵ – چون نوجوان به رضايت خاطر هم سالان خود بيش از بزرگسالان اهميت مي دهند والدين ومعلمان بايد راهنماي خوبي براي نوجوانان باشند وبه آن اجازه دهند که از هم نشيني با يکديگر لذت ببرند وحتما اين معاشرتها را در نظر داشه باشند .
۶ – ناشي گريهاي دوران نوجواني توجه به ظاهر را افزايش داده سعي در جبران کمبودها بوسيله ظاهر آراسته و مرتب دارند چنانچه در اين مسئله مهارتي نداشته باشند با قوه ي تخيل و افکار افراطي آن را جبران مي کنند به منظور حفظ شأن آنان به آرامي اما با قاطعيت توضيح دهيد که جامعه محل اين افراد نمي باشد .
خصوصيات عقلي  نوجوان 
مرحله نوجواني را مرحله ظهور استعدادها مي نامند زيرا افراد در اين دوره که در جنبه ها و مهارتها مختلف تجربه هايي کسب کرده اند مي نوانند استعدادهاي خود را ظاهر ساخته و در اين دوره است که مي توان او را به رشته تحصيلي مناسب استعدادش راهنمايي کرد .
بايد دانست که سرعت رشد هوشي با سرعت رشد استعدادهاي گوناگون اختلاف دارد و آزمايشاتي که توسط تعدادي از دانشمندان بعمل آمده نشان مي دهد که بين سالهاي ۱۴ تا ۱۷ سالگي از سرعت عمومي هوش کاسته مي شود بخصوص در پسراني که در اين سنين مدرسه را ترک مي کنند.
نوجوانان يادگيري منطقي را بر يادگيري بدون انديشيدن ترجيح مي دهد به همين علت نوجوان مي کوشد مطالبي را که مي فهمد و مفيد تشخيص مي دهد ياد بگيرد و حفظ کند و همين امر باعث برداشت نادرست بيشتر مردم مي شود که کودکان بهتر از نوجوانان مي توانند حفظ کنند.
در اين سنين نوجوان مي تواند علاوه بر استدلال و تفکر نسبت به محسوسات درباره ي امور غير مستقيم و نامحسوس و انتزاعي بيانديشد و به تجزيه و تحليل مسائل مختلف بپردازد و در داوريهاي خود به معيارهاي غير شخصي توجه نمايد و نسبت به مسائل و امور زندگي بصيرت و بينش پيدا کند نوجوان در اين دوره از رشد و تکامل ذهني مي توانند عقايد يا گرايشهاي مثبت يا منفي پيدا کنند و در اين دوره بيش از ساير مراحل زندگي علاقه مندند که درباره ي مسائل و امور اجتماعي کشور خويش نظر بدهند و از خود و جامعه شان انتقاد کنند
برخورد مربيان با نوجوانان داراي خصائص مختلف عقلي
۱- دانش آموزان در اين سطح ذهني مي توانند مقدار زيادي از مفاهيم انتزاعي را ياد بگيرند لذا اصول اخلاقي و معنوي را هم بهتر درک مي کنند براي بالا بردن کيفيت تربيت بهتر است در ابتداي بحث هاي اخلاقي درجه ي درک آن ها را از مفاهيم اصولي و کليدي سنجيده شود سپس بحث را با توجه به ميزان اطلاعات آن ها شروع نمود هنگامي که با سخنان تحريف شده ي دانش آموزان روبرو شديد صبور و بردبار بوده و با دلسوزي و بدون تعصب اشتباهات دانش آموزان را رفع نماييد.
۲- اگرچه وسعت توجه دانش آموزان در اين سن کاملا گسترده مي باشد اما باز هم احتمال گرايش به خيالبافي نيز هست پناه بردن به خيال پردازي و روياهاي شيرين به دليل در اختيار نداشتن چيزي است که آرزوي آن را دارند و نيز به خاطر محدوديت فرصت هاي سير و سياحت در عالم مي باشد تکاليفي به دانش آموزان بدهيد تا تخيل آنان به طريق مختلف به کار اندازد به جاي تکاليف خسته کننده طاقت فرسا معماها و مسائلي را رائه کنيد که کنجکاوي آن ها را تحريک کند همچنين مي توانيد آن ها را به تخيل درباره ي آينده تشويق کنيد که متضمن سوالاتي مانند شغل مورد علاقه دانش آموزان شرايط رسيدن به اين شغل و غيره مي باشد.
۳- براي پرورش اميال نوجوانان نسبت به يک مساله روشهاي پسنديده اي کنار بريد و سعي کنيد نوجوان فعاليتي را شروع کند که با استعداد و ميلش سازگار و متناسب باشد تا در ابتدا موفقيت بدست آورد و گرنه در صورت شکست ممکن است به يکي از آن فعاليت زده شود همچنين معلمان بايد اميال دانش آموزان را بشناسند و تربيت خود را از همان اميال نوجوان آغاز کنند.
۴- استعداد دانش آموزان را براي شناختن اوضاع جهاني خارج بيدار و هوشيار کنيد و گفته هاي درسي خود را به ظاهر زندگي و اشياء مربوط در آن ارتباط دهيد .
۵- برنامه ي ثابت درسي را بطور مساوي به همه دانش آموزان تحميل نکنيد و ظرفيت يادگيري دانش آموزان را مدّ نظر داشته باشيد گروهي از دانش آموزان را با تمرين و تکرار بيشتر به پايه ي دانش آموزان ديگر برسانيد.
۶- چون موفقيت در هر رشته تحصيلي و يا شغل به ميزان هوش شخص بستگي دارد از اين رو بايد دانش آموزان را بر حسب ميزان هوش و استعدادشان شناسايي کرد و راهنمايي تحصيلي و يا شغلي نمود.
خصوصيات عاطفي و هيجاني نوجوان
تغييرات ناگهاني بعد از يک ادراک حسي يا تصوير و يادآوري آن در رفتار فرد که همراه اضطراب بدني مي باشد هيجان مي نامند . هيجانات معمولا وقتي عارض مي شوند که شخص نتواند خود را متناسب با اوضاع پيش آمده هماهنگ سازد براي اينکه دانش آموزي را خوب بشناسيم نيازمنديم اطلاعاتي درباره ي ابعاد چهارگانه او بدست آوريم ۱- اعمال ظاهري ۲- افکار شخصي و پنهاني ۳- احساسات ۴- انگيزه ها هيجانات و عواطف دانش آموز پسر در تمام فعاليت هاي او در محيط مدرسه مؤثرند هرگاه برنامه ي مدرسه براي او مناسب باشد و از فعاليت هاي خو لذت خواهد برد و نسبت به آن ها خوشبين بوده و براي ادامه آنها خواهد کوشيد همچنين در روابط محصل و معلم و روابط انساني محيط مدرسه بسيار مؤثرند و چگونگي اين روابط در امر تربيت تأثير مستقيم دارد.
معلم براي اينکه کارش بهتر باشد بايد به هيجانها و عواطف موجود در کلاس که شامل خودش نيزهست حساس باشد او بايد عملا نشان دهد که به احساسات دانش آموزان ارزش قائل است و هريک از ايشان براي او داراي ارزش و اهميت اند.
روانپزشکان سالهاي بين ۱۸-۱۲ را سن نا آرام خوانده است و معتقد است افراد در اين مرحله نه کودک اند و نه بزرگسال در نتيجه کاملا از خود مطمئن نيستند.
هيجانها و عواطف نوجوان غالبا خصائص زير را دارا مي باشد .
۱- شدت : هيجانها و عواطف به صورت شديد ظاهر مي شوند.
۲- سرعت : نوجوان از محرک هاي هيجاني به سرعت متأثر مي شود و علت اين تأثير سريع پيدايش اختلال در تعادل غدد داخلي و تغيير گرايش او نسبت به محيط است و به همين سبب ديگر اطمينان خاطر دوران کودکي را ندارد و همين که رفتاري از رفتارهايش مورد انتقاد ديگران قرار گيرد ناراحت مي شود و در پنهاني و آشکار اشک مي ريزد و هرگاه بخواهد براي همکلاسان خود سخنراني کند يا مأمور خواندن مقاله اي در مدرسه شود احساس دلتنگي و ناراحتي مي کند.
۳- افسردگي : گاهي نوجوان در بيان و تفسير هيجانهايش شک مي کند و آن ها را از ترس انتقاد و سرزنش مردم ظاهر نمي نمايد از اين رو در خود فرو رفته و اندوهناک به توهمات خود پناه مي برد و از مردم کناره گيري مي کند و گاهي از اين آروزها و اميال خود را با حقايق روزانه سازگار نمي يابد نوميد مي شود.
۴- عدم کنترل نوجوان در تفسير هيجانهاي خود بي باک مي شود و به کارهاي سريع اقدام مي کند ولي بعدا پشيمان شده و دچار شک و ضعف مي شود و به سرزنش خود مي پردازد چنانکه وقتي در ميان جمعي باشد از شنيدن يک داستان فکاهي آنچنان قهقه مي زند که وقتي وضع غير مناسب خود را درک مي کند از اين عمل پشيمان مي شود و خود را سرزنش مي کند.
۵- ناپايداري : پاسخهاي عاطفي نوجوانان ناپايدارند و اين ناپايداري ممکن است ناشي از عوامل ذيل باشد :
الف – تغييرات غدد داخلي که آمادگي او را براي تحريک عاطفي بيشترمي کنند.
ب – زندگي براي نوجوان ناپايدار است زيرا او با تعارضهاي زياد خانوادگي برخورد مي کند
ج – ناپايداري عواطف نوجوان و تغييرات بلوغي و ترديدهاي اجتماعي که دائما باعث تنش عاطفي در نوجوان مي شدند.
۶- مظنون بودن : نوجوان از اينکه در نظر ديگران جلوه مي کند نگران  و مظنون مي شود و اين حالت هنگامي بيشتر مي شود که مورد توجه افراد ناشناس قرار مي گيرد.
۷- ناشيگري : نوجوان در اظهار يک پاسخ عاطفي تازه بي تجربه است بعضي نمي داند محبت خود را به جنس مخالف چگونه نشان دهد
درحاليکه انتظار ما و جامعه از نوجوان به قرار زير است
۱- آزاد از ترسهاي بي مورد و داراي اعتماد به نفس و مطمئن
۲- کمتر دچار چشم و عصبانيت شود
۳- بتواند دوست صميمي ديگران باشد
۴- هيجانها و عواطف خود را بفهمد
۵- از زيبائيها لذت ببرد
۶- بتواند در فعاليت هاي تفريحي شرکت کند


توصيه هاي تربيتي
۱- تربيت عاطفي افراد وظيفه مشترک خانواده و مدرسه مي باشد و هر دو گروه بايد در تربيت نوجوانان همگام و همکار بوده با تشريک ساعي هدايت نوجوانان را به عهده داشته باشد
۲- پدر و مادر مربيان و معلمان بايد رفتار خود را نزد نوجوانان کنترل نموده و سعي در عاطفي تر کردن محيط داشته باشند پدر و مادري که محيط خانه را پر از نزاع و داد و فرياد و عصبانيت و بدبيني کنند هرگز نمي توانند به تربيت افراد سالم قادر باشند.
۳- خانه و مدرسه محيط امن و قابل اعتماد دانش آموز قرار گيرد تا مشکلات خود را بدون احساس ناراحتي به والدين و معلمان خود بگويند
۴- از وارد ساختن نوجوان به فعاليتي که در توان قدرت او نيست جدا خودداري شود زيرا درصورت عدم انجام آن فعاليت اعتماد به خود را از دست مي دهد و خود را حقير و ناقص مي پندارد.
۵- از مقايسه نوجوان با ديگر افراد پرهيز و هرگز دو فرد را از نظر استعداد يکسان ندانند تا زمينه محکوميت دانش آموزان فراهم نشود
۶- نوجوان را متوجه اين نکته سازيم که براي حل مشکلات خود کاملا استعداد دارد
۷- با نوجوانان مانند انسان بهشتي رفتار شود و به احساسات و عواطف آنها احترام گذارده و از رهبري و راهنمايي درست ايشان غافل نباشند.


تغيير رفتار اجتماعي در نوجواني
الف – دگرگوني رفتار اجتماعي در پسران نوجوان
۱- مرحله ي تقليد اين دوره از ۱۲ سالگي آغاز و تقريبا در ۱۵ سالگي پايان مي يابد اين مرحله با اعجاب و شگفتي خارج از اندازه ي نوجوان نسبت به دوستان شجاع و نيرومند و باهوش که در بازيها و دروس بر او برتري دارند مشخص مي شود و به عبارت ديگر تعجب او از پذيرش به وسيله ي دوستاني که رياست و پيشواي گروه همسالانش مي باشد انتقال مي يابد و نوجوان با تمام قدرت و توانايي خود مي کوشد که از اين افراد تقليد کند و در رفتارش پيرو آن ها باشد
۲- مرحله ي افتخار به شخصيت
اين مرحله بعد از ۱۵ سالگي آغاز مي شود و مشخصات آن است که نوجوان مي کوشد در بازيها بر دوستان خود پيروز شود در رقابت با آن ها زياده روي مي کند و احيانا به رفتار خصمانه متوسل مي شود به قيام عليه بعضي ترس ها حسادت پيدا مي کند تا بدين ترتيب شخصيت و موقعيت خود را ثابت کند و نيرو شجاعت خود را نشان دهد .
۳- مرحله ي تعادل اجتماعي : در اين دوره که از اواخر نوجواني آغاز مي شود نوجوان از سرکشي و تندي خود مي کاهد و آن رفتارها را اعمال بچگانه  و نشانه ي ناتواني مي پندارد.

اختلافهاي عاطفي و هيجاني در جوانان و نوجوانان
رفتارهيجاني و عواطف ، غالبا با انگيزه ها همراهند در دوره ي بلوغ و نوجواني ظهور هيجانات و عواطف از هر دوره ي ديگري بيشتر است که غالبا در شکل هاي قابل قبول اجتماعي ظاهر مي شود بنابراين فرهنگ و تربيت در بروز نحوه ي تجلي هيجانات و عواطف اثري مستقيم دارد و چنانچه شخصي از هنجارهاي يک خانواده يا جامعه تبعيت نکند مشکل دار معرفي خواهد شد عواطف نيروي رواني فراواني را در شخص توليد مي کند و سيستم هاي مختلف بدني تاثيراتي برجاي مي نهد البته هيجانات و عواطف براي تعادل حياتي امري ضروري است بشمار مي رود مگر اينکه از هنجارها تخطي کنند .
مثلا ترس مختصر انسان را محتاط ترو خشم  کم انسان را در گرفتن حق مصرتر مي کند علاقه شادماني و تنفر همگي در ارتباط دروني گروهي و برون گروهي موثرند با عکس العمل هاي شديد هيجاني و حساسيت فروان عاطفي و اساسا ظهور طرحهاي مخرب عاطفي که خود حالي از وجود مشکلاتي است تعادل جسمي و رواني انسان را به خطر مي اندازد به هر حال هيجانات با رفتار کلامي و غير کلامي ظاهر مي شوند و چگونگي ظهور آن ها تابع الگوهايي است که در فرهنگها وجود دارد هنگام ظهور هيجانات انسان با استفاده از الگوهاي آموخته وضعيت هاي هيجاني خود را نشان مي دهد و اين نشانه ها براي مربيان از اهميّت خاصي برخوردار است از طرفي گفته شده است که رفتار هيجاني غير کلامي نوجوان اشارات مشخص تري دارد گره کردن مشت (پرخاشگري) لمس چهره (اضطراب) خاراندن (سرزنش خويش) ماليدن پيشاني (خستگي و درماندگي) و مانند آنها و علاوه بر اين از بيان چهره اي نيز در تشخيص هيجانات مي توان بهره جست که سبب شفافي مشکلات براي عواطف قائل است بيشتر بر اين نظر گاه است که عواطف غالبا با انگيزه ها و همواره با نزديکان نوجوانان و جوانان ارتباط دارد و از اين ارتباط مي توان علل مشکلاتي را که در کلاس درس يا خانواده بروز مي کند دريافت
ضمنا بايد توجه داشت که نوجوان عواطف مختلف و گاه متضادي را نسبت به موضوع و يا فرد واحدي نشان مي دهد و گاهي عواطف از شخصي به شخص ديگر و از جائي به جائي ديگر منتقل مي شود و عدم توفيق در کلاس بصورت افسردگي در خانه تجلّي مي کند در اين حال سبب شناسي پيچيده تر خواهد شد.
توصيه
۱- با شناخت عوامل موثر در پيدايش بيماري هاي رواني و رعايت بهداشت رواني مي توان از بروز برخي ناهنجاري ها جلوگيري کرد اگر والدين و مربيان بتوانند با آگاهي و شناخت خود مشکلات نوجوانان را حل نمايند مفيد و سازگاري را برا ي نوجوانان به ارمغان خواهند آورد و در چنين موقعيتي مشکلات آموزشي کاهش يافته و با افزايش قدرت يادگيري نيروي کار تفکر و سازگاري در نوجوانان رشد داده مي شود و تکامل شخصيت او را تسهيل مي کنند بدين صورت از کجرويهاي نوجوان کاسته خواهد شد.
۲- رعايت بهداشت که به تندرستي و شادابي کامل جسمي و روحي مي انجامد مهمترين وظيفه هر فرد پيشگيري است فرد همانطور که ورود عوامل بيماري زا به بدن جلوگيري مي کند بايد براي سلامت روح و روان نيز اقداماتي انجام دهد تا از نابسامانيهاي روحي او کاست شود.
۳- پيشرفت تکنولوژي تحولات سريع و دائم آن و عوامل متعدد ديگري که گريبان گير جوان امروزي قرارگرفته باعث تشويش اضطراب و احساس عدم رضايت دروني مي شود در بسياري از افراد منجر به کشمکش و فشار رواني مي شود وقتي اضطراب و نگراني از حد معيني فراتر مي رود و دام مي يابد ممکن است نظم بدن را برهم زند و به بيماري هاي جسمي و ضايعه ي بدني تبديل شود از اينرو مي توان گفت بسياري از بيماري هاي جسمي انسان منشاء رواني دارد.
۴- عارضه ي رواني به سادگي قابل لمس و مشاهده نيست براي رسيدن به حقيقت مشکل رواني در يک نوجوان بايد از شناخت و آگاهي کافي کمک گرفت و در تشخيص از روش هاي غير علمي پيروي نمود بنابراين نمي توان به سادگي حالات رواني يک نوجوان را تشريح نمود و نسخه اي را در اختيار او گذاشت .
۵- عدم وجود نشانه هاي بارز اختلالات رواني و عدم شناخت ناسازگاري فرزندان توسط والدين و مربيان باعث مي شود که نوعي مقاومت در برابر دستورات بهداشت رواني وجود داشته باشد چنانچه بعضي اوقات اين عدم آگاهي سبب مي شد که زندگي يک نوجوان بطور کلي دگرگون گردد.
گروهي از والدين و مربيان پرخاشگري ،عصبانيت و زود رنجي و کمروئي فرزندان خود را به عنوان صنعتي شايسته ياد مي کنند و ديگران را لايق سرزنش مي دانند که چرا فرزندان آن ها توسط والدين درک نمي شوند گاهي هم تصورات اشتباه آن ها باعث استمرار و بقاي وجود يک مشکل مي شود بطوري که بي بند و باري يک نوجوان مشکلات خانوادگي و دليل عصبانيت فرد را به مواردي غير اصولي مربوط مي کنند درحالي که ممکن است عوامل ديگري چون رفتار علم نحوه ي تدريس او روابط خصمانه با همسالان و غيره سبب عصبانيت باشد.
۶- بيشتر جوانان در ضمير خود به دانش و تجربه ي بزرگان ايمان دارند و مايلند مشکلات خود را با کمک پدر و مادر و معلم خود حل کنند با شناخت و برخورد صحيح و آموزش مناسب مي توان به اين خواسته ي دروني جوانان جامه ي عمل بپوشانيد و به جاي انتقاد و سرزنش و تمسخر به آنان کمک کرد تا شخصيت سالمي بدست آورند.
عصبي بودن عصبانيت معمولا با پريدن از جا همراه است و در حالات گوناگون رخ مي دهد و شخص عصباني به محرک هايي که افراد ديگر ناديده مي گيرند معمولا واکنش بيش از حد نشان مي دهد.
رفتارهاي عصبي گاه مانند جويدن ناخن بازي کردن با مو روي ميز زدن و تکان دادن پا را در فرد بوجود مي آورد يکي از انواع رفتار عصبي که مي تواند در پاره اي از موارد مفيد هم باشد عبارت از آمادگي براي واکنش نشان دادن است مثلا حساسيت بيش از حد در واکنش  نشان دادن به يک صدا گاه زندگي يک سرباز در جبهه را مي تواند نجات دهد ما در غالب موارد پاسخ هاي بسيار سريع به محرک ها بيشتر زيان آور است تا سودمند .
يک تعارض حل نشدني در شخص ممکن است دل درد عصبي و يا نوع ديگري از تنش هاي دروني را به همراه داشته باشد هرگاه راه معيني براي بيرون ريختن اين حالت دروني چه مستقيم و چه به صورت حالات دفاعي وجود نداشته باشد فرد به حالت عصبيت دچار مي شود.

حالت هاي فرد عصبي
۱- حالات متعادلي ندارد ، خنده و گريه دارند ولي چندان حساب ندارد برخوردهايشان جنبه افراط  و تفريط دارد
۲- شور و هيجانشان فوق العاده است به همين نظر زود رنج و احساساتي مي شوند
۳- دائما متوجه خودشان هستند و اصرار دارند ببينند ديگران درباره آنها چه قضاوتي مي کنند
۴- محروميت را به زحمت مي توانند تحمل کنند و اين خود يکي از عوامل ناراحتي آن هاست
۵- در برابر ناراحتي ها غصه مي خورند کنترل خود را از دست مي دهند اغلب دچار ياس احساس حقارت و ميل به تسلط و غلبه و محروم ساختن غير دارند.
۶- اصرار زيادي به جلب محبت ديگران دارند و در اين راه از هيچ کوششي فرو گذار نمي کنند و در مقابل قادر به مهروزي نيستند
زيانهاي عصبيت
۱- عصب قدرت و توان افراد را از آن ها سلب مي کند از فردي جوان که مي بايست پر کوشش و تلاش باشد افراد عاجز و درمانده مي سازد که گرفتار بيماري خويش اند و در مواردي در حال اشک ريزي و گريه و ناله هستند افراد عصبي رنجور و گرفتارند و دائما در انديشه ياس و بدبيني بوده و نسبت به هم گمان سوء ظن دارند در برابر مشکلات قدرت و توان ايستادگي ندارند و خود را مي بازند .
۲- بسياري از اين افراد براي تسکين ناراحتي خود به مواد مخدر پناه مي برند گرفتار اعتياد و احيانا فحشا مي شوند که اين خود خطري بزرگ براي اجتماع مي باشد
عوامل تشديد کننده ي عصبيت
عواملي که عصبيت افراد را تشديد مي کند عبارتند از محروميت هاي اقتصادي اجتماعي و جلوگيري از بروز خودنمائي آنان تحقير و سرزنش نوجوانان ، طرد آنان از اجتماع ، جلوگيري از استقلال فردي ، ظاهر سازي عيوب نوجوانان و بدبين کردن آنان نسبت به اجتماع و طرح مسائل مختلف بصورتي که امنيت رواني او را مختل مي سازد
راههاي درمان
افراد عصبي بيمارند و بايد درمان شوند و والدين و مربيان که بايد به کمک او برخيزند و فشارهاي وارده بر او را کم کرده و از موقعيت تهديد کننده و خطرناکي که در پيش دارد او را نجات دهند.
اما در اين راه بايد به مسائل و نکاتي توجه کرد که اهم آن ها به قرار زير است .
۱- شناخت منشاء – اولين قدم در جنبه درمان اين است که منشاء عصبيت هاي او را بشناسيم و ببينيم که چرا چنين شده است درباره ي منشاء آن مي توان از عوامل متعدد اجتماعي سياسي اقتصادي و فرهنگي سخن گفت ولي در جمع عدم کفايت تجربه شخصي او در حل مشکلات مي تواند مي تواند عامل اساسي در اين زمينه به حساب آيد .
رنجهاي حاصله از زندگي وجود سابقه تلخ و ناگوار در جريان  حيات افسوس ها اضطرابها احساس عدم کفايت احساس حقارت و عجز از امور همه و همه در اين امر موثرند ضمنا بايد دانست که غرور خشم محبت افراطي تلاش ها براي اثبات ذات خود در اين امر موثرند شکست ها محروميت ها فشارهاي محيط هم بر آن مي افزايد.
۲- خودداري از اعمال حاکميت برابر آنچه  قبلا اشاراتي داشتيم ۷ سال سوم زندگي آدمي از حساسيت خاصي برخوردار است چنانچه والدين و مربيان بايد در حکم هادي و راهنماي فرزندان باشند براين اساس ديگر مصلحت نيست که روابط با فرزندان رابطه حاکم و محکوم باشد بخصوص مصلحت اين است که برخورد ها با چنين فرزنداني با مسالحه و ملايمت و مهرباني باشد با آن ها به گونه اي مهرآيند برخورد شود
۳- همفکري و همدردي : خود را همدرد فرزندان خود نشان دهيد و با آنها در حل مسائل  و مشکلاتشان هم فکري کنيد زير بازويشان را بگيريد و از اينکه نتوانستيد به آنها کمک کنند ناراحتيد.
همفکري و همدردي شما با آن ها در غالب آمدنشان ، برعقده حقارتشان و تسکين رنج و درد شان مؤثر است حتي سعي کنيد نقطه هاي مثبت را براي ايجاد آرامش و اعتماد به نفس شان فراهم آوريد
۴- تقويت روحيه : به عنوان مربي و فردي که در برابر سلامت و سعادت ديگران مسئوليت دارد به تقويت روحيه فرزندانتان بپردازيد تصويب ها و تاييد هاي شما از آن ها نقش مؤثري در آنان ايفا مي کند تا حدود زيادي آن ها را آرام خواهد کرد نوجوانان در وضعي هستند که نمي توانند  روي پاي خود بايستند و به خود اعتماد ندارند اين زمينه را در آنها ايجاد کنيد و در تامين امکانات شان بکوشيد به گونه اي که بتوانند سرپاي خود بايستند و ضعف خود را کمتر ببيند.
۵- وا داشتن به بيان درد : اغلب آن ها از دردي که در درون دارند رنج مي برند و سعي نکرده اند آن را با ديگران مطرح کنند و از آن ها راه حل بخواهند به همين خاطر احساساتشان رود جريحه دار مي شود براي بيان احساس خود کلماتي ندارند و آنرا در درون نگه مي دارند سعي کنيد آن ها را به حرف آوريد تا آنچه را که در درون دارند بيرون بريزند درون خود را آفتابي کنند و از اين راه شما مي توانيد بر عصبيت هاي آن ها غالب آئيد و حتي اساس شخصيت او را عوض کنيد.
۶- دور داشتن از رقابت هاي منفي : کوشش مربي بايد متوجه دور داشتن دانش آموزان از سبقت جويي ها ، رقابت اندازي ها به رخ کشيدن هاست ، اصولا محرک رفتارشان نبايد اضطراب و تشويش باشد زيرا اين امر اينست و آزار دروني ايشان را به خطر خواهد انداخت همچنين توقعات زيادي از او نداشته باشيد حدود توقعتان را از آن ها اندک کنيد سعي کنيد انجام کاري را از او اندک اندک بخواهيد و بي جهت مسبب و تقويت کننده ناراحتي او نباشيد
۷- کاستن خستگي : افراد عصبي در برابر خستگي وضع نابهنجاري پيدا خواهند کرد به همين دليل سعي کنيد تا حدودي به خستگي آن ها نيفزاييد کاري به او واگذار نکنيد که زياد خسته شود البته خستگي هاي ناشي از ورزش و هوا خوري براي او نه تنها زيانبخش است بلکه آرام بخش است.
همچنين خستگي مغزي نبايد براي او باشد از هرچه که ذهن او را فوق العاده به خود مشغول مي دارد دور داريد و نگذاريد آرامش و سکون داشته باشد و او را به حفظ  کردن کتاب و حل مسائل دشوار کارهاي فکري سخت وادار نکنيد.
۸- دور داشتن از احساس گناه : موجباتي بايد پديد آيد تا او زندگي عادي و طبيعي داشته باشد او از طريق احساس گناه درباره امري گناهکار نسازيد چون او ناگزير مي شود براي حفظ شخصيت خود بار گناه را بر دوش ديگران اندازد و خود را تبرئه نمايد همچنين احساس گناه از امري ممکن است وضع او را بدتر نمايد روزگارش را تيره تر سازد .
۹- استراحت و تفريح : واداشتن افراد عصبي به فعاليت هاي جسماني لذت بخش مانند ورزش تفريح ، تفريح ، سفرهاي تفريحي ، وقت گير برايش آرامش بخش است و تا حدود زيادي از پديدآمدن هيجانات و ناراحتي ها جلوگيري مي کند همچنين بايد مراقبت بعمل آيد که آنها بيمار نشوند زيرا بيماري ها خود در افزايش ناراحتي و درد مؤثرند و شخصيت او را بيش از پيش ناسازگار مي سازند تغيير محيط و آب و هوا هم در اين امر نقش مثبتي در درمان دارد
۱۰- تقويت مذهبي : نوجوانان براي غلبه بر ضعف هاي خود ناگزير است محو در بينهايت گردد و خود را از او بداند و از اين طريق بر ضعف ها و زبونيها فائق آيد براي درمان اين افراد ضروري است اين جنبه را در آن ها تقويت کرد و از لطف و عنايت خدا بحث کرد و دل او را به خدا گرم کرد
هشدارها
۱- آگاه باشيم که بيماري عصبي را از راه دور سرزنش ، داد و فرياد ، بي اعتنايي نمي توان درمان کرد
۲- برخوردها بايد ملايم و صميمانه و نه خشونت بار باشد
۳- از درگيري ها در خانواده و در حضور چنين افرادي بايد جلوگيري شود
۴- از دادن خبرهاي تشويش انگيز و ناراحت کننده به اين نوجوانان بايد خودداري کرد.
عصبيت در يک نوجوان ۱۳ ساله
۱- حالات متعادلي ندارند ، خنده و گريه دارند ولي چندان حساب ندارد برخوردهايشان جنبه افراط و تفريط دارد نوجوان ۱۳ ساله اي که قرار است در اين تحقيق مورد بررسي قرار بگيرد داراي حالت هاي عصبي است حالت هاي عصبي او معمولا با پريدن از جا و فرياد زدن همراه است او در برخورد با مشکلاتش با نظرات خانواده که مورد تاييد او قرار نمي گيرد ناگهان فرياد مي زند و با عصبانيت اعتراض خود را بيان مي کند وقتي تمام اين حالت ها نتيجه نمي دهد و نمي تواند حرف خود را به کرسي بنشاند سعي مي کند با کوچکترين عکس العمل خواهرش او را بهانه قرار داه به او هجوم ببرد شايد با اين عکس العمل بتواند اعتراضش را به ديگران برساند
اين نوجوان داراي هوش و استعداد خوبي است او در خانواده شايد مي توانست ياد بگيرد که با آرامش هم مي تواند حرفهايش را بيان کند من در خانواده ي اين نوجوان به دنبال منشاء يا علت بودم و بعد از مدتي دريافتم که پدر اين نوجوان با او به آرامي برخورد نمي کند و او هم براي بيان حرفهايش مخصوصا با اين نوجوان فرياد مي زند.
وقتي علت و منشاء عمل را متوجه شدم از پدر او خواستم در مقابل او آرام باشد و وقتي اين نوجوان فرياد مي زند پدر با آرامي با او برخورد کند مشکلش را بفهمد و با او همدردي کند البته بعد از آرامش و فهميدن مشکل از او بخواهد تا سعي کند در هنگام عصباني شدن سعي کند تا خود را کنترل نمايد.
اين راه حل تا حدودي نتايج خوبي داشت و البته در اين مورد بيشتر پدر اين خانواده بايد تلاش مي کرد آرامش را در خود حفظ کند.
۲- شور و هيجانشان فوق العاده است به همين نظر زود رنج و احساساتي مي شوند.
اين نوجوان ۱۳ ساله بعد از فرياد زدن يا گريه کردن و يا هجوم بردن به طرف خواهر کوچکتر از طرف خانواده ي ناآگاه مورد تنبيه قرار مي گرفت پدر با او پرخاش مي کرد و مادر به او چيزهايي را نسبت مي داد و مثلا به اين نوجوان گفته مي شد که شما متوجه هيچ چيز نيستيد يا به او کلمه بي شعور نسبت داده مي شد او مدام اين کلمه را با خود تکرار مي کرد و مي گفت من بي .... هستم و مادر خانواده به شدت از اين عکس العمل نگران بود چون مي دانست که به مرور زمان نوجوانش را بي اعتماد به نفس خواهد يافت به دنبال راه چاره بود تا وقتي چنين مشکلي بوجود مي آيد مهمترين کار و عکس العمل چيست.
مادر و پدر سعي کردند در وحله ي اول با اين نوجوان طوري رفتار نمايند که حالت هاي عصبي در او بوجود نيايد ولي اگر اين حالت دوباره تکرار شد هيچگونه صحبتي بين آن ها پيش نيايد و آن ها سعي کنند در آن هنگام خود را کنترل نمايند و بعد از آرام شدن نوجوان در کنار او قرار گيرد و علت مشکلش را جويا شوند
در اين مورد هم پدر و مادر اين نوجوان تا حدودي موفق بودند
۳- دائما متوجه خودشان هستند و اصرار دارند ببينند ديگران درباره ي آن ها چه قضاوتي مي کنند نوجوان ۱۳ ساله اي که من او را مورد مشاهده قرار دادم هنوز در اين خصوصيت خيلي پيش نرفته بود اما حداقل زماني که به مدرسه مي رفت از او خواسته مي شد تا موهايش را کوتاه کند و طوري باشد که هنجار جامعه آن را مي طلبد اما او اصرار داشت مانند دوستانش موهاي بلندي داشته باشد چون احساس مي کرد دوستانش متوجه او هستند و ممکن است قضاوتي در مورد او بشود که خوشايند او نباشد يا هنگامي که با دوستانش قرار مي گذاشت تا براي بازي فوتبال برود يا به استخر برود
پدر و مادر مانع او مي شدند ابتدا حرف هاي منطقي پدر و مادر را مي پذيرفت اما بعد از مدتي که با رفتار و قضاوت دوستانش مواجه مي شد به شدت با پدر و مادر خود مخالفت مي کرد .
البته در اين مورد پدر و مادر با او با ددليل و منطق صحبت مي کردند و مانع اين کار او مي شدند پدر سعي مي کرد او را همراه خود و با دوستانش به شنا يا تفريحاتي که دوست داشت ببرد و مادر با دعوت از دوستان و حضور خودش در آن جمع سعي مي کرد از مشکلاتي که بعدا امکان داشت بوجود بيايد جلوگيري مي کردند.
۴- محروميت را به زحمت مي توانند تحمل کنند اين خود يکي از عوامل ناراحتي آنهاست
هنگامي که پدر و مادر او را از چيزي محروم مي ساختند با شدت عمل او مواجه مي شدند. و يا هنگامي که مادر او را براي چند دقيقه اي از محبت خود محروم مي ساخت او با تمام توان سعي مي کرد اين حالت را از بين ببرد.
کار خطايي که باعث بي مهري پدر و مادر مي شد حتما علتي داشته و شايد اين کار صورت گرفته تا موجب جلب توجه پدر و ماد شود پدر و مادر بايد علت را بدانند و هنگام محروميت از محبت مادر چون او به شدت به مادر وابسته بود با خود حرف مي زد و در بين حرفهايش بيان مي کرد کلا خوب اشکالي ندارد و مامانم مرا دوست ندارد من هم درس نمي خوانم و با تمام وجود سعي مي کرد دوباره اين ارتباط را برقرار نمايد.
در اين مورد پدر و مادر تصميم گرفتند که وقتي نوجوان کار اشتباهي را انجام مي دهد او را متوجه اشتباهش کنند علت را جويا شوند و مانند يک دوست مهربان به او ياري برسانند تا مشکلاتش را حل کند وقتي پدر و مادر با اين وضعيت در کنار او قرار گرفتند متوجه شدند که هرزمان در مدرسه هم که او مورد بي مهري معلم يا دوستانش قرار مي گيرد به سرعت به والدين خود مراجعه مي کند تا چاره ي مشکلش را از آنها بخواهد.
۵- در برابر ناراحتي ها غصه مي خورند کنترل خود را از دست مي دهند اغلب دچار ياس ، احساس حقارت و ميل به تسلط و غلبه و محروم ساختن غير دارند.
نوجوان داراي حالت عصبي هنگامي که در مقابل يک ناراحتي کوچک قرار مي گيرد به شدت غصه مي خورند اين نوجوان ۱۳ ساله هنگامي که براي خواهرش در مدرسه مشکلي پيش آمده به شدت ناراحت بود و ديگران را در اين موضوع مقصر مي دانست و هنگام صحبت کردن در مورد آن افراد طوري صحبت مي کرد که احساس مي شد با يک دشمن در حال صحبت کردن است يا هنگامي که براي مادرش مشکلي کوچکي پيش آمده بود که شايد خيلي راحت مي توان با آن برخورد کرد يا در مورد آن صحبت کرد خانواده با شدت عمل اين نوجوان ۱۳ ساله مواجه شدند در اين هنگام نيز خانواده او را به آرامش دعوت کردند تصميم گرفتند در حضور اين نوجوان مشکل را حل کنند تا او به دقت ماجرا را ببيند و بفهمد که براي هر مشکل و مسئله راه حلي است در اين مورد هم پدر و مادر او از داستان هاي ائمه بسيار بهره گرفتند و هربار که در جمع خانواده از مسئله اي صحبت مي شد پدر و مادر سعي مي کردند يکي از اين داستان ها را بيان کرده و نتيجه گيري کنند.
۶- اصرار زيادي به جلي توجه ديگران دارند و در اين راه از هيچ کوششي فروگذار نمي کنند و در مقابل قادر به مهرورزي نيستند اين نوجوان ۱۳ ساله اصرار به جلب محبت ديگران دارد هنگامي که در مقابل پدر يا مادر قرار مي گيرد دوست دارد در هر زمان مورد محبت آنان قرار بگيرد توسط آنان بوسيده شود و از او تعريف شود و هنگامي که آنان اين کار را انجام نمي دهند با فرياد و انجام کارهاي مختلف او مواجه مي شوند مثلا او خواهرش را مورد آزار و اذيت قرار مي دهد يا هنگامي که همه مشغول کار مهمي هستند فرياد مي زند صداي تلوزيون را زياد مي کند و آنقدر اين کارها را ادامه مي دهد تا توجه ديگران نسبت به او جلب شود هنگامي که خانواده اين نوجوان از اين عمل او ناآگاه بودند با او به شدت برخورد مي کردند اما هنگامي که متوجه شدند اعمال و رفتار او به چه علتي صورت گرفته و فهميدند که تعريف و تمجيد از او باعث از بين رفتن اين حالت اوست پدر و مادر سعي کردن به محض ورود او به خانه با هر عمل خوب او هرچند کوچک او را مورد تمجيد قرار دهند و با هر عمل بد او را متوجه اشتباهش بکنند و او را از نتايج عملش آگاه کنند.
نتيجه
در از بين بردن حالت عصبيت در اين نوجوان ۱۳ ساله که در ابتداي راه زندگي قرار دارد پدر و مادر بعد از پي بردن به اشتباهات خود سعي و تلاش بسيار کردند البته در ابتداي را ه اين پدر بود که با کنترل نکردن رفتار خود باعث بوجود آمدن اين مشکل در اين نوجوان شده بود بعد از رفع مشکلات آن چيز که بيشتر از همه ي رفتارها مرا مورد توجه خود قرار داد ارتباط محبت آميز بين پدر و مادرو نوجوان بود وقتي آنها به راحتي با هم ارتباط برقرار مي کردند و پدر و مادر با تمام توان درصدد حل مشکلات او بودند او اين رابطه را درک مي کرد و با آرامش و اطمينان خاطر مشکلات خود را بيان مي کرد خواندن کتاب در اين رابطه به پدر و مادر کمک بسيار زيادي مي کرد و همچنين بيان معنويات سيره پيامبران بزرگوار که همواره راهنماي ماست در اين مورد کمک بسيار زيادي مي کرد هر بار که پدر و مادر با مهرباني کلمه ي پسرم را برزبان مي آوردند نوجوان با دنيايي از شادي به سوي آن ها مي رفت . مادر و پدرش را بعنوان درست پذيرفته بود و هربار بعد از بازگشت از مدرسه مسائل مدرسه را مانند يک داستان براي مادر بازگو مي کرد که مادر متوجه شود که نياز به کمک دارد و غير مستقيم به او کمک مي کرد . وقتي دوستانش براي رفتن به جائي با او تماس مي گرفتند از دلايلي که خانواد براي او بيان کرده بودن استفاده مي کرد و از دوستانش عذرخواهي مي کرد در مدرسه با دوستانش ارتباط خوبي برقرار کرده بود و در درسهايي که مي توانست به دوستانش کمک مي کرد .
پدر و مادر از تلاش خود در اين مورد راضي هستند اما هنوز هم براي رسيدن به سر منزل مقصود نياز به تلاش فراوان دارند زندگي ما انسان ها پر است از پستي و بلندي در بالارفتن از اين پستي ها و پايين آمدن از بلندي ها انسان نيازمند عصايي است عصاي هر انسان براي برخاستن و حرکت کردن کتاب است که با هر حجله دري از روشنايي و نور را براي انسان باز مي کند و انسان تلاشگر در هيچ حالي کتاب را از خود جدا نخواد کرد.


منابع
روش هاي هدايت رفتاري نوجوانان و جوانان - مؤلف محمد قمي فر
روانشناسي جوانان و نوجوانان – دکتر سيد احمد احمدي
روانشناسي رشد – دکتر شعاري نژاد


>

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:,

] [ 15:27 ] [ علی ]

[ ]